فلسفه مجازات از دیدگاه اسلام

فلسفه مجازات از دیدگاه اسلام
نوشته بابه جان سیغانی

دانشمندان حقوق برای مجازات اهداف متعددی را ذکر نموده اند در دوره های دور انتقام رانیز زمره اهداف و حکمت مجازات میدانستند باز دارندگی عمومی نیز در تاریخ حقوقی انسانها از اهداف مجازات بیان گردیده به همین شیوه عبرت آموزی یا عبرت گیری سایر افراد جامعه، تحقق عدالت وغیره نیز مورد بحث و نظر متخصصان حقوق جزا، جرم شناسان و حتی فیلیسوفان نیز قرارگرفته است ضرورت جامعه بشری و جلوگیری از شیوع جرایم و بهبود وضعیت حقوقی و اخلاقی جامعه و سوق دادن مردم به سوی فلاح و رستگاری بود که دانشمندان فوق الذکر را واداشته است تا قلمی قدمی به خیر و فلاح جامعه خود را بکشند. امروز نیز جامعه حقوقی مان نیازمند نظریات مفید آن بزرگواران بوده است اسلام بزرگ نیز به عنوان آیین فراگیر در همه عرصه های زندگی بشری ارشادات بس بزرگ و اصول مفید را درفلسفه حکمت و اهداف مجازات با خود آورده است که مطالعه و عمل به آن در زدودن و کاهش جرایم بس موثر و مفید واقع گردیده است بناه ترسیم یک نظام جزایی موثر و روشن و کار آمد بدون توجه به سیاست جزای اسلام و ارزشهای اساسی حقوقی آن به نتیجه مطلوب ما را نخواهند رساند.غرض اینکه اسلام عزیز به موضوع بازدارندگی اهمیت و ارزش زیاد قایل است و فضلیت های انسانی را نیز مورد نظر دارد مجازات را به دو گونه تقسیم نموده است.
1- مجازات آخروی
2- مجازات دنیوی

الف: مجازات آخروی
نوع اساسی تر مجازات در اسلام است که پایان زندگی دنیوی از عذاب قبر تا برزخ و قیامت انسان از کردارش مورد باز پرس و محاسبه قرار می گیرد که باید قرار گیرد زیرا نعمت های لایتنهای خدا (ج) وبر خورد سالم و ناسالم هر انسان منطقاً و انصافاً باید مورد بررسی قرار گیرد. (فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره، یومه تجد کل نفس بما کسبت رهینه).
ب: مجازات دنیوی
شماری از علما مجازات دنیوی را نیز به دو دسته تقسیم کرده اند که نوع اول آنرا به نام مجازات تکوینی که به اساس قانون علت و معلول و سبب و مسبب و ارتباط نتیجه با مقدمه به میان می آید که جوامع انسانی در صورت تخلف از مسیر حق و عدالت اسلامی به این نوع مجازات میرسند این مجازات به اشکال و اقسام مختلف خود به خود صورت می گیرد هلاکت و نابودی ملتها، تسلط، بیگانگان و دشمنان دین بر آنها، مشکلات قحطی و اقتصادی، ذلت و خواری اجتماعی سیاسی و همانند آن هزاران بدبختی دیگر..
خداوند بزرگ در موارد مختلف قرانکریم و احادیث پیامبر اسلام نیز ارشادات بس ارزشمند و عالی داشته است. بگونه مثال تذکر میگردد:
1. (و من یتعد حدود الله فقط ظلم نفسه) ترجمه: کسی که از حدود خداوند تجاوز کند به خود ظلم میکند.
2. (قد خلت من قبلکم سنن فسیرو افی لارض فانظروا کیف کان عاقبه المکذبین) ترجمه:
3. (و تلک القری اهلکناهم لما ظلمو و جعلنا سهلکم موعدا)
4. ( فتلک بیوتهم خاویه بما ظلمو).
در آیات فوق بی عدالتی و ظلم چه به دیگران و چه هم به خود شخص تعدی و تجاوز از حدود و مقررات الهی دانسته شده و هر گونه فسق و فجور و هر گونه خروج از مسیر درست انسانیت ظلم پنداشته شده است چنانچه میفرماید: (اطیعو الله و رسوله و لا تنازعوا فتقتلوا و تذهب ویحکم).
بر اساس مفاد آیت فوق نا فرمانی از خداوند و پیامبرش و نزاع داخلی سبب سستی و زوال مسلمین میگردد.
سر انجام بی توجهی به مقررات وضع شده اسلام و تخطی و تجاوز از این حدود خدا با عث می گردد تا جامعه متخطی در حالیکه خود را در زمرۀ ناب ترین مسلمانان جهان قلمداد نمایند به بدبختی، تجرید، خیراتخوری، ناتوانی و عقب مانده گی و هزاران مشکلات دیگر دچار میگردد. (ومن اعرض عن ذکری فان له معیشته ضنکا) بهترین مثال معاصر قضیه ما نحن فیه می تواند به کشور عزیز خود ما باشد. در آوانیکه هزاران برادر مسلمان به بهانه های تنظیمی، قومی، مذهبی، وغیره به هلاکت رسید و بزرگان مان برای منافع شخصی خویش آیات ذکرشده را به فراموشی گرفته بودند که امروزه این ما ایم که خیرات کفر و مسلمان را داریم تناول می نماییم و تصمیم کشوری خویش را خود گرفته نمی توانیم.
نوع دوم مجازات های که در قوانین جزایی پیشبینی شده وفقها با اعتماد به منافع فقهی آنرا استنباط کرده و حکما وقضات محاکم بر اساس آن به مجازات مرتکبین جرایم می پردازند نوع مجازات های فردی است که مرتکب جرایم شده اند مانند قصاص در قتل عمد ، قطع دست سارق وغیره که امروزه مورد بحث بیشتر بین حقوقدانان میباشد.
همانگونه که میدانیم ارسال پیامبران برای رهنمایی بشر و تبین راه های خیر وشر بوده که خود هدایت و رحمت و شفقت پروردگار برای انسانها بشمار می رود چنانچه میفرماید. (وما ارسلناک الا رحمت للعالمین) اما درین هنگام سوالاتی پیدا می شود که در بحث مجازات چگونه از رحمت و رقت قلب حرفی به میان می آید که در پاسخ باید عرض شود. در تاریخ بشریت اکثرا مجازات ها برای بهبود بخشیدن وضعیت اجتماعی، اخلاقی انسانها جاری گردیده است و حیات اجتماع را وابسته به تطبیق عدالت دانسته اند ( و لکم فی القصاص حیوه یا اولی الالباب) در حالیکه ظاهرا قصاص سلب حیات از یک انسان است اما در نتیجه مجازات انسانهای مجرم در واقع در بهبود زندگی سایر انسانها کمک می کند و همین است که سالهای دراز قبل از اسلام به عنوان آیین شفا بخش ظهور کرده تا امراض گوناگون را از جامعه بستاند.
تشخیص مصالح و مفاسد نیز این بوده که درین موارد انسان از درک یک امر مهم عاجز بوده است ( و عسی ان تکر هوا شیا و هو خیر لکم و عسی ان تحبو شیا و هو شرلکم)
آنچه را علمای دین به عنوان مصالح اهم برای انسان برشمرده اند عبارت اند از حفظ دین، حفظ جان، حفظ عقل، حفظ نسل و حفظ مال میباشد که الحمد الله تمام ملل دنیا به این مصالح به عنوان مصالح حقیقی و اهم انسانها می نگرند و دست یا زیدن و تعرض به این مصالح را امر حرام و مستلزم مجازات دانسته اند.
از همین رو ارتداد، قتل نفس، شراب نوشی، زنا، و تعرض به اموال دیگران پیگرد شرعی وقانونی پیدا نموده است. عالم معروف جهان اسلام حضرت امام محمد غزالی در مورد میفرماید. (فکل ما یتضمن حفظ هذه الاموال الحمد فهو معلمه و کل ما یفوت هذه الاصول فهو مفسده و دفعها مصلحه و تحریم تفویت هذه مله من الملل و اشریقه من اشرایع التی ارید بها اصلاح الخلق و لذایم تخلف الشرایع فی تحریم الکفر و القتل و الزنا و اقرقه وشرب اعسکر)
برای حفظ این مصالح و ارزشهای انسانی دین بزرگ اسلام از طریق اصلاحات اساسی ودرونی مسلمین به اساس ایمان به خدا و روز جزا و ارتباط دایمی آنان به خدا واحد ولا شریک و اعتقاد به اینکه خداوند همیشه ناظر بر اعمال خیر و شر انسانها است و خود سازی اخلاقی انسان تا اندازه ی به هدف خویش میرسد و این موضوع باعث میگردد تا انسان به فضیلیت های اخلاقی خویش برسد واز تجاوز به حقوق دیگران پرهیز نماید. اسلام افزون بر اینکه به اصلاح فرد می اندیشد بلکه اصلاح جامعه و مصلحت ان و از بین بردن هر گونه فشار را نیز در برنامه حقوقی خویش جا داده است.
اگر اندکی به طبیعت و سرشت مصلحت جویانه شخص انسان دقت کنیم انسانها اکثرا همیشه مرتکب اعمالی میشوند که مصلحت های در آن نهفته باشد و از عمل که مفسده بار است دوری می جویند و اغلبا در پی مصالح هستند که مستقیم به خود شان مفیدیت داشته باشد نه به دیگران درحالیکه این عمل باعث آن گردد که به دیگران ضرر وارد کند از همین جهت دین اسلام برای تداوی این نوع سرشت انسان مجازات را به عنوان نسخه و تدابیر اصلاحی در نظر گرفته است تا مصلحت متضررین که همانا جامعه است را در نظر داشته باشد. (و حد یقام لله فی الارض افضل من مطر اربعین صباحاً). یعنی اگر یک حد از حدود خدا در زمین اقامه شود بهتر از باران چهل روز جامعه را پاک می کند.
(وماارسلناک الا رحمته للعالمین) که رسول خدا بر اساس رسالت خویش به مجازات مجرمین نیز دست یازدیده اند و یکی از علمای معروف بنام ابن تیمیه (رح) می فرماید. مجازات به عنوان رحمت از سوی خداوند تشریع گردیده است بنابراین از رحمت الهی واراده احسان از جانب خداوند به سوی بندگان ناشی می شود و از این رو شایسته است کسی که مردمان را بخاطر ارتکاب گناه جزا میدهد قصد احسان آنان را باید داشته باشد مانند آنکه پدر تادیب پسر را دارد و طبیب درمان مریض را قصد میکند. به این اساس اگر مجازات اصدار شده موجب منع مجرم از ارتکاب دو باره جرم گردیده و سایرین نیز از اجرای مجازات پند و عبرت گیرند در نتیجه مصلحت فرد مجرم و جامعه تحقق می یابد ونیز امکان دارد مجازات موجب آن گردد تا مجرم متوجه شده و به اشتباه خویش پی ببرد. و ایمان و وجدان او روشن و بیدار گردد که شماری از علمای دین به باز دارندگی و عبرت گیری مجازات ها تصریح نموده اند.
عبدالقادر عوده نیز هدف از مجازات را اصلاح آدمیان، حمایت از آنان در برابر مفاسد، نجات آنان از جهالت و ارشاد شان از گمراهی، بازداشت شان از ارتکاب دوباره جرایم و گناهان و بر انگیختن شان به اطاعت از خدا و فرمانبرداری از قانون دانسته است.
اهداف حاکم از مجازات اسلامی: هنگامیکه ما مبنای مجازات را در اسلام رحمت به انسانها و عالم، تامین مصالح ایشان و دفع مفاسد از آنان دانستیم بدین اساس اصول اساسی بر ان مرتب میگردد که باید در مجازاتهای اسلامی رعایت گردد تا به این وسیله هدف اساسی آن تحقق یابد که ذیلا به مهمترین آنها اشاره میگردد.
هدف اول : رعایت تناسب بین جرم و مجازات
این اصل در واقع از نتایج عدالت پروردگار است علاوه بر آن مجازات بر اساس ضرورت تشریع گردیده است و خلاف اصل تلقی میگردد بناه در اعمال مجازات باید به اندازه که ضرورت است اکتفا گردد و تناسب جرم و مجازات درنظر گرفته شود ( و جزاء سیئه سیئه مثلها )
( السن بالسن و العین بالعین و الجروح قصاص)
هدف دوم: مصلحت جامعه
چنانکه بحث شد در مجازات به مصلحت جامعه توجه شده است بنا اگر جرم انجام شود باید مجازات به شکلی اجرا گردد که مجرم را تادیب و سایرین را از ارتکاب جرم باز بدارد چنانکه اسلام بزرگ قتل یک انسان را همانند قتل تمام انسانها قلمداد کرده میفرماید:
(من قتل نفس بغیر نفس فکانما قتل الناس جمیعا و لکم فی القصاص حیوه یا اولی الالباب)
هدف سوم: اصلاح وتربیت مجرمین
از اینکه یکی از اهداف مجازات اسلامی اصلاح مجرم است به همین خاطر اسلام بزرگ برای هر گونه جرم مجازات جداگانه در نظر گرفته است از اینکه انسانها دارای روحیه و طبعیت های متفاوت هستند و خوی و عادات و شیوه زندگی شان مختلف است لهذا ممکن است یک مجرم به چند نصیحت و توصیه های لازم اصلاح گردد و ممکن است مجرم دیگری به شلاق زدن اصلاح گردد و شخص دیگری به حبس و توقیف. از همین لحاظ است که اسلام در بسا موارد به قاضی صلاحیت بیشتر را واگذار نموده است.
اگر به مباحث فوق دقت نماییم به آسانی می توان دریافت که اسلام در عین حالیکه به مصالح جامعه توجه میدراد درهمین حال به شخصیت مجرم (فرد) نیز توجه خاصی مبذول داشته است.
در مجازاتهای تعزیری که قاضی مقید به جزای مشخص نمیباشد در این حالت می تواند در صورت احراز جهات مخففه آن را تخفیف دهد ویا آنرا به مجازاتی که به حال متهم مناسب تر است تبدیل کند تغیر حالت مجرم و توبه کردن و اصلاح شدن او نیز باعث میگردد که از تعقیب عدلی او حتی دست کشیده شود در صورت که آن شخص اصلاح شده باشد قرانکریم در این مورد میفرماید.فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان الله یتوب علیه.

هدف چهارم: حفظ نظام اجتماعی
اسلام به عنوان مکمل ترین دین در دنیای معاصر که حیات فردی و اجتماعی انسان را تحت پوشش قرارداده و در صدد حفظ شیرازه حیات اجتماعی انسان است همیشه کوشیده است تا انسانهای ساکن در یک جامعه در سعادت و امنیت بسر برند که یکی از بخش های حیات اجتماعی انسان داشتن نظام جزای منسجم به منظور پاسداری از حیات اجتماعی انسانها میباشد با دقت به جرایمی که در نظام جزای اسلام پیشبینی شده روشن میگردد که یکی از اهداف نظام جزایی اسلام حفظ اصول و ارکان ضروری حیات جمعی میباشد و زیر بنای حیات اجتماعی را امام دانشمند حضرت غزالی چنین بر شمرده است.
1- حفظ دین
2- حفظ نفس
3- حفظ عقل
4- حفظ نسل
5- حفظ مال
نظام جزای اسلام تجاوز به هر یکی از مصالح فوق را جرم و جنایت دانسته و برای مرتکب آن مجازات تعیین نموده است.
غزالی در کتاب المستصفی می نگارد.
1- حکم اسلام به کشتن کافر گمراه گر و سست کننده عقیده مرم و نیز مجازات بدعت گزاران در دین برای این است که این امور سبب از بین رفتن دین و اعتقادات مردم می گردد.
2- حکم شریعت اسلام بر قصاص قاتل برای آنست که بدین وسیله نفوس مردم حفظ شود در غیر اینصورت ممکن است همیشه قتل تجاوز و خونریزی صورت گیرد. ( ولکم فی القصاص حیوه)
3- لزوم مجازات شرب خمر به دلیل اینست که عقلهای مردم که ملوک تکلیف و مسوولیت میباشد از فساد و تباهی محفوظ بماند به همین اساس است که مجنون در اسلام مکلف نیست
4- مجازات زناکار برای آنست که نسل و نسب مردم از اختلاط مصون و محفوظ بماند و گرنه ممکن است نسل آدمیان مختلط گردد.
5- لزوم جزای سارقین، غاصبین و متجاوزین به اموال دیگران برای این در نظر گرفته شده که اموال مردم که در واقع وسیله زندگی آنان است و افراد نیازمند محتاج آن میباشد از تعرض محفوظ بماند.

هدف پنجم: بازدارندگی
یکی دیگر از اهداف نظام جزای اسلام بشمار می رود عبارت از باز دارندگی است.
همانگونه که در امور در مان و بهداشت پیشگری مهمتر از درمان است همینکه اسلام این همه توصیه به پرهیز از پر خوری، رعایت نظافت و غیره را نموده برای آنست که پیشگری و باز دارندگی اهمیت فراوان تر از درمان را دارد در امور جزای اسلام نیز باز داشتن مجرم و بدهکاران اجتماعی از ارتکاب جرایم و نیز پیشگری از ارتکاب جرم توسط مجرمان بالقوه یکی از مهمترین اهداف است که در نظام وفقه جزای اسلام تعقیب می شود. برخی افرادی هستند که به دلیل شرایط خانواده گی و یا روحی آماده گی بیشتری برای ارتکاب جرم و هنجار شکنی دارند. بدین جهت قانون جزای اسلامی جنبه باز دارندگی و پیشگیری را درنظر داشته است همانگونه که هدف اولین قرآن هدایت و تربیت آدمیان است (ان هذا القران یهدی للتی هی اقوم و بشر المومنین) (اهدی الناس و بینت من الهدی) (ومن یتعد حدود الله فقط ظلم نفسه)
(وله تقربو الزنا) ( وله تقربو مال الیتیم) و دها مورد دیگر هدف اولین اسلام تربیت آدمیان و بازداشتن از انحطاط اخلاقی است اسلام میخواهد که انسان باید در سطح از بینش و آگاهی برسد که افزون برخود دارای از گناه از نیت ارتکاب جرم نیز گریزان باشد. از آنجایی که مسأله پیشگیری و باز دارندگی اهمیت ویژه و فراوان دارد در حدیثی از رسول خدا (ص) آمده که حتی نیت جرم را هم نداشته باشید زیرا که نیت جرم سر انجام به ارتکاب جرم منجر خواهد شد از این لحاظ است که رسول خدا میفرماید ( نیه المومن خیر من عمله) نیت مومن بهتر از عمل اوست. ممکن است انسانهای نسبت به دلایلی به ارتکاب جرم گرایش پیدا نمایند که در این حالت باید نیروی کنترولی قوی باشد که متقابله انسانهای این چنین را از ارتکاب جرم باز بدارد. این نیروی باز دارنده از یکطرف تزریق اخلاق اسلامی و از سوی دیگر تشریح مجازات اسلامی بوده می تواند.
با توجه به آنچه گفته شد پیشگیری از وقوع جرم و بازدارندگی مهمترین هدف نظام جزایی اسلام بشمار می رود البته این هدف گاهی با اعمال مجازات تحقق می یابد و گاهی هم بدون اعمال مجازات بلکه به اثر قانونگذاری دقیق و باز دارنده صورت می یابد و بر تمایلات مجرمانه غلبه نموده و مجرمین بالقوه را از ارتکاب با جرم منصرف میکند نظام جزایی اسلام از یک طرف مجازاتهای شدیدی که حد اکثر تاثیر را در بازداشتن انسانها از ارتکاب جرم دارنده مقرر نموده و از سوی دیگر شرایط اثبات جرایمی مستلزم این مجازاتها و نیز شرایط اجرای این مجازات بگونه ای تعین شده است که اجرا شدن آنها به ساده گی امکان پذیر نباشد بلکه در حد یک تهدیدی بازدارنده باقی بماند این ویژه گی به خصوص در مورد مجازات قصاص در متون اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است و در تفسیر آیت شریفه ( ولکم فی القصاص حیوه یا اولی الالباب) حدیثی نقل شده است که بیانگر بازدارنده گی قصاص در نظام جزای اسلام میباشد و آن چنین است (و برای شما ای امت محمد (ص) در قصاص حیات نهفته است زیرا کسیکه قصد کشتن کسی دیگری را می کند خود رسیده اند که قصاص خواهند شد به این اساس از ارتکاب با جرم خود دارای خواهند کرد که این موضوع موجب استمرار زندگی می شود هم برای کسیکه اراده قتل را کرده بود و هم برای کسیکه قصد کشتن او در سر می پرورید و هم برای غیر این دوفرد از مردمان ساکن یک محیط وقتی بداند که قصاص از وجایب و اصول این است از ترس آن جرئت دست زدن به قتل را نخواهند کرد.
از مطالبات فوق استفاده می شود که باز دارنده بودن قصاص تنها در اجرای این مجازات نیست بلکه تشریح این قانون نیز می تواند باز دارنده باشد و انسانها را از ارتکاب جرم منصرف نماید بنابرین معلوم میگردد که در مفردات جزای اسلام مصلحت فقط در اجرای این مقررات شود. بلکه نفس وجود آن نیز دارای مصلحت بوده هر چند حکم جزای اجرا میگردد.
نتیجه گیری:
از بحث مختصر گذشته در می یابیم که نظام جزای اسلام به عنوان اندیشه جزای آسمانی کامل و جامع بسا از نظریات است که فیلسوفان، حقوق دانان، جرم شناسان، جامعه شناسان، و روانشناسان تاریخ بشریت مطرح نموده اند.
مجازاتهای در آیین اسلام برای آنست تا از یکطرف منافع عمومی اجتماعی انسانی را در نظر داشته باشد تا هیچ انسانی در جامعه اسلامی احساس ظلم و تعدی به حقوق خویش را نکرده و منحیث جامعه سعادتمند و قانونمدار زندگی نمایند و از سوی هم اصلاح و تربیت فر را در نظر گرفته است که به عنوان مثال زانی آمده نزد رسول خدا را به نمایش گرفت از سوی هم موضوع بازدارنگی که وقایه بهتر از درمان به عنوان یک اصل پذیرفته شده بین تمامی جوامع بشری را مدنظر گرفته است که امروزه جهان مدرن در پی این اصل انسان و معقول بوده و تمام کارکنان حقوقی دنیا امروزه در این راستان در تفکر و نو آوری بهتر به این موضوع ( بازدارند گی) است. به همین شیوه حمایت از جامعه در برابر جرم و توانمند سازی آن در دفاع از خود در برابر جرایم از اهداف مهم و ارزشمند نظام جزای اسلام به شمار می رود. از اینکه آیین بزرگ اسلام نظر به آیت (الیوم اکملت لکم دینکم) کامل و جامع و مطابق نیاز بشری و منطق انسانیت است به همین لحاظ نظام جزای اسلام را می توان در اندیشه های شخصیت های دانشمند جهان چه مسلمان یا کافر از جمله روسو بکاریا، بنتام و کانت نیز پیدا نمود.
زیرا نظام جزای اسلام میکوشد مجرم را اصلاح و تربیه نماید و او را منحیث یک انسان مفید تقدیم جامعه کند واز استعداد مثبت او به نفع جامعه استفاده نماید و به شان و شخصیت او احترام گذارد.
در عین حال در باره جرایم به اساس تندرا الحدود با الشبهات به عنوان یک بیم از جرم راهای اثبات ان تقریبا مشکل بوده تا اینکه از یک سو به شخصیت اشخاص به یک اتهام عادی لطمه وارد نگردد و از سوی دیگر تشریح خود مجازات بیم و هراس را در اشخاص که نیت جرم را دارد تزریق کند اما نکته قابل عرض اینست که ارزشهای دینی به ویژه در عرصه جرم و مجازات در کشور ما کمتر تشریح گردیده تا اثر مثبت و مفیدی در کاهش واقعات جرمی داشته باشد به امید اینکه اندیشمندان ودانشمندان این عرصه داشته های خود را با سائرین در میان گذاشته تا از یکسو مسوولیت دینی مان ادا گردد و از سوی دیگر جامعه روشن و کاهش جرایم را پیشرو داشته باشیم.

منابع
1- قرآنکریم
2- حوزه: پایگاه اطلاع رسانی حوزه
3- علل الشرایع
4- قضا: ارگان نشراتی ستره محکمه ج – 1 – 1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *